جدول جو
جدول جو

معنی بی عرضگی - جستجوی لغت در جدول جو

بی عرضگی
بی عرضه بودن
تصویری از بی عرضگی
تصویر بی عرضگی
فرهنگ فارسی عمید
بی عرضگی
(عُ ضَ / ضِ)
بی لیاقتی (در تداول عوام). رجوع به بی عرضه شود
لغت نامه دهخدا
بی عرضگی
بیکارگی بی دست و پایی پپگی اناتوکی
تصویری از بی عرضگی
تصویر بی عرضگی
فرهنگ لغت هوشیار
بی عرضگی
بی کفایتی، ناکارآمدی، بی بخاری، بی لیاقتی، نالایقی، بیکارگی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
بی عرضگی
لامبالاةً
تصویری از بی عرضگی
تصویر بی عرضگی
دیکشنری فارسی به عربی
بی عرضگی
Ineptitude, Ineptness
تصویری از بی عرضگی
تصویر بی عرضگی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
بی عرضگی
inaptitude, incompétence
تصویری از بی عرضگی
تصویر بی عرضگی
دیکشنری فارسی به فرانسوی
بی عرضگی
חוֹסֶר כִּשָּׁרוֹן
تصویری از بی عرضگی
تصویر بی عرضگی
دیکشنری فارسی به عبری
بی عرضگی
ineptidão
تصویری از بی عرضگی
تصویر بی عرضگی
دیکشنری فارسی به پرتغالی
بی عرضگی
ความไม่มีความสามารถ , ความไร้ทักษะ
تصویری از بی عرضگی
تصویر بی عرضگی
دیکشنری فارسی به تایلندی
بی عرضگی
некомпетентность , неумелость
تصویری از بی عرضگی
تصویر بی عرضگی
دیکشنری فارسی به روسی
بی عرضگی
Unfähigkeit, Unbeholfenheit
تصویری از بی عرضگی
تصویر بی عرضگی
دیکشنری فارسی به آلمانی
بی عرضگی
незграбність
تصویری از بی عرضگی
تصویر بی عرضگی
دیکشنری فارسی به اوکراینی
بی عرضگی
ketidakcakapan
تصویری از بی عرضگی
تصویر بی عرضگی
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
بی عرضگی
niekompetencja, niezdarność
تصویری از بی عرضگی
تصویر بی عرضگی
دیکشنری فارسی به لهستانی
بی عرضگی
无能 , 笨拙
تصویری از بی عرضگی
تصویر بی عرضگی
دیکشنری فارسی به چینی
بی عرضگی
अक्षमता , अयोग्यता
تصویری از بی عرضگی
تصویر بی عرضگی
دیکشنری فارسی به هندی
بی عرضگی
ineptitud
تصویری از بی عرضگی
تصویر بی عرضگی
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
بی عرضگی
inettitudine, incapacità
تصویری از بی عرضگی
تصویر بی عرضگی
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
بی عرضگی
onbekwaamheid
تصویری از بی عرضگی
تصویر بی عرضگی
دیکشنری فارسی به هلندی
بی عرضگی
نااہلی
تصویری از بی عرضگی
تصویر بی عرضگی
دیکشنری فارسی به اردو
بی عرضگی
অদক্ষতা
تصویری از بی عرضگی
تصویر بی عرضگی
دیکشنری فارسی به بنگالی
بی عرضگی
ukosefu wa ustadi
تصویری از بی عرضگی
تصویر بی عرضگی
دیکشنری فارسی به سواحیلی
بی عرضگی
beceriksizlik
تصویری از بی عرضگی
تصویر بی عرضگی
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
بی عرضگی
무능력 , 무능
تصویری از بی عرضگی
تصویر بی عرضگی
دیکشنری فارسی به کره ای
بی عرضگی
無能
تصویری از بی عرضگی
تصویر بی عرضگی
دیکشنری فارسی به ژاپنی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بی رنگی
تصویر بی رنگی
حالت بی رنگ بودن، کنایه از ساده و بی آلایش بودن، در تصوف بی چونی حق، عالم وحدت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بی عرضه
تصویر بی عرضه
بی لیاقت، بی همت، بیکاره
فرهنگ فارسی عمید
(سُ مَ / مِ)
حالت و چگونگی بی سرمه. نداشتن سرمه. اهمال در نکشیدن سرمه به چشم. (ناظم الاطباء). رجوع به سرمه شود
لغت نامه دهخدا
(خُ دَ /دِ)
در شواهد ذیل معنی بی ادبی، گستاخی میدهد اما در فرهنگهای موجود یافت نشد:
هیچ دانی چگونه خواهم خواست
عیب بی خردگی و مستی خویش.
انوری (دیوان چ نفیسی ص 415).
ورنه فردا دست ما و دامنت
کای مسلمانان از این کافر نفیر
انوری بی خردگیها می کند
تو بزرگی کن از او خرده مگیر.
انوری (دیوان چ نفیسی ص 161).
از سرگستاخی رفت این سخن با آن بزرگ
تا بدین بی خردگی معذور دارد والسلام.
انوری (دیوان چ نفیسی ص 215).
دشمن از گوهرتیغش چو پر مگس است
عنکبوت آسا پیرامن خود پرده تن است.
ور نشیند پس آن پرده نه بی خردگیست
که زن است او و زنان را پس پرده وطن است.
مجیرالدین بیلقانی (دیوان ص 30).
ارش آن جنایت را ملتزم شوم و غرامت این بیخردگی بدهم. (ترجمه تاریخ یمینی).
گندم سخت از جگر افسردگی است
خردی او مایه بیخردگی است.
نظامی
لغت نامه دهخدا
تصویری از بی برگی
تصویر بی برگی
بی نوائی، فقیری، بیسروسامانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی عرضه
تصویر بی عرضه
بی همت و بی لیاقت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی غرضی
تصویر بی غرضی
بی آزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیعرضگی
تصویر بیعرضگی
حالت و کیفیت بی عرضه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی عرضه
تصویر بی عرضه
پخمه، چلمن
فرهنگ واژه فارسی سره